نفسم هستي عيد1392
اينم سفره هفت سيني بود كه براي ايراني ها توي هتل واكرده بودن
اين كفش رو واست خريديم عاشق كفشه هستي البته يه كيفم خريديم واست در كل لباسو كفشو كيف هركي واست كادو ازينا بخره بيشتر خوشحال ميشي تا عروسك
اينجا تو فرودگاه بوديم داشتيم برميگشتيم وان اين كيف رو واست خريديم
اينجا رفته بوديم بزرگترين آكواريوم ماهي ها كه سري هم به فروشگاهش زديم از شمام چند تا عكس انداختم ماماني خيلي نازي از بس شيرين بودي همه فقط بهت لبخند ميزدن ميبوسيدنت
شام رو كه تو محوطه هتل خورديم كنار ميزهاي شام وسايل بازي گذاشته بودن تا بچه ها بازي كنن شمامم كه مثل هميشه عاشق بازي با بچه هايي با اون دختري كه ايراني بود دوست شده بودي و بازي ميكرديد قربونه دختر مهربونم برم
ماماني هروز كه ميومدن اتاقمون رو تميز ميكردن از لحافا شكلايي رو درست ميكردن يه بار گل درست كرده بودن و كناره هاش گل رز قرمز رو پر پر كرده بودن همه جاي اتاق ريخته بودن خيلي جالب بود شمام دوست داشتي
اينا دوستاي هستي بودن كه اونجا اشنا شده بودن به اسمهاي پانيذ و اليكا داشتيد به قول خودت خوردني ميخوردي به جاي اينكه مثل بچه هاي پشت سرتون بريد دسته جمعي با مربي رقص ، رقص كنيد
دخترم خيلي خونگرمه دوست داره هميشه با همه ارتباط برقرار كنه